تدریس خصوصی - بهار اندیشه

ساخت وبلاگ

ایده‌های پرطرفدار مانند «اثر موتزارت» (این ایده که گوش دادن به موسیقی کلاسیک هوش را افزایش می‌دهد)، این باور را تقویت می‌کند که «موسیقی شما را باهوش‌تر می‌کند».

علاقه به رابطه میان استعداد موسیقیایی بر توانایی و هوش، مدت‌هاست که وجود دارد. اما علی رغم اینکه این باورها بسیار همه‌گیر شده‌اند، هنوز هیچ مدرک قطعی وجود ندارد که ثابت کند گوش دادن به نوع خاصی از موسیقی واقعا می‌تواند هوش شما را بهبود بخشد.

در سال 1974، دزموند سرجنت (Desmond Sergeant) و جیلیان تچر (Gillian Thatcher)، پژوهشگران موسیقی، گفتند: و واژه‌ی «ظاهرا»، در اینجا یک کلمه کلیدی است، زیرا شواهد در مورد گوش دادن به موسیقی به خودی خود درهم هستند. تحقیقات نشان داده است که گوش دادن به موسیقی موجب بهبود در برخی از انواع وظایف ذهنی می‌شود. اما این وظایف به طور خاص بهبودی‌های کوتاه مدتی شامل مهارت‌های «منطق فکری-زمانی» مثل پازل حل کردن هستند.

گوش دادن در مقابل نواختن

اما درست است که گوش دادن به موسیقی خوب است، اما نواختن چطور؟ تحقیقاتی که در مورد امکان یا چگونگی تاثیر نواختن موسیقی بر روی هوش متمرکز هستند، اغلب به بررسی این موضوع می‌پردازند که چگونه یادگیری در یک زمینه می‌تواند منجر به بهبود در زمینه‌های دیگر شود؛ ایده‌ای که به عنوان «اثرات انتقال» شناخته می‌شود.

طبق این ایده، یادگیری نواختن ویولن یا درامز می‌تواند به کودکان در بهتر صحبت کردن و یا بهتر انجام دادن یک پروژه علمی کمک کند و این دلیل است که بعضی از والدین فرزندان خود را تشویق می‌کنند تا نواختن یک ساز را یاد بگیرند، چراکه باور دارند که موسیقی به طریقی آنها را باهوش‌تر می‌کند.

در حالی که برخی مطالعات نشان داده‌اند که تمرین‌های موسیقی چطور می‌توانند موجب توسعه مغز شوند و پیشرفت‌ در مهارت‌های حرکتی کوچک و هوش عمومی به آموزش موسیقی مرتبط است، اما بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که شواهد واقعی در حمایت از این ایده «اثرات انتقال» در حال حاضر محدود هستند.

اما با وجود این یافته‌ها، هنوز شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد یادگیری موسیقی سودمند است. با توجه به این موضوع و تجربه خود من به عنوان یک موسیقیدان حرفه‌ای (درامر)، معلم موسیقی و نوازنده، تصمیم گرفتم تا اثرات یادگیری ابزارهای موسیقی فردی را بر جنبه‌های توسعه شناختی و رفتاری بررسی کنم.

همچنین نگاهی هم به تأثیر بر توسعه «اجتماعی و عاطفی» داشتم که شامل تجارب، بیان و مدیریت احساسات کودک، و همچنین توانایی ایجاد روابط مثبت و رضایت‌بخش با دیگران است.

همه کودکان که در این مطالعه شرکت کردند، به صورت گروهی در کلاس موسیقی می‌گرفتند، اما نیمی از آنها همان سال تصمیم گرفته بودند برای اولین بار آموختن یک ساز را به صورت فردی آموزش ببینند.

نتایج نشان داد کودکانی که آموزش موسیقی به صورت انفرادی می‌دیدند، آگاهی بیشتری نسبت به هدف و نیروی خود در ارتباط با مهارت‌های حرکتی خود داشتند و همچنین «هوش سیال» (یعنی توانایی حل مسائل جدید، استفاده از منطق در شرایط جدید و شناسایی الگوها) آنها نیز بهبود یافت.

این نشان می‌دهد که یادگیری ابزار موسیقی، توسعه حس فیزیکی شخص در رابطه با چگونگی استفاده از اشیاء در جهان پیرامون و همچنین توسعه نوع خاصی از هوش که در حل مسئله مورد استفاده قرار می‌گیرد را افزایش می‌دهد.

موسیقی و توسعه اجتماعی

همچنین به عنوان بخشی از تحقیقاتم، می‌خواستم بدانم آیا والدین و معلمان نیز در طول سال تغییری در رفاه اجتماعی و عاطفی کودکان مشاهده کرده‌اند یا خیر. نتایج نشان داد که والدین و معلمان متوجه شدند کودکان و نوجوانانی که یادگیری یک ساز را انتخاب کرده بودند، نسبت به کسانی که فقط آموزش موسیقی را به صورت گروهی می‌دیدند کمتر مضطرب بودند.

همچنین به نظر می‌رسید این کودکان در مقایسه با کودکانی که فقط آموزش موسیقی گروهی می‌گرفتند، مشکلات خود را کمتر درونی می‌کردند.

این موضوع در پژوهش‌هایی که بر روی نوازندگان بالغ انجام داده ام نیز منعکس شده است، این افراد توضیح داده بودند که مهم‌ترین چیز در یادگیری موسیقی، "ساختارهای اجتماعی" بوده که بیشترین تاثیر را هم بر زندگی آنها گذاشته است؛ ساختار‌هایی شامل فرصت‌هایی برای سفر کردن، مبادلات فرهنگ در میان دوستانی که در سراسر جهان پیدا کرده‌اند و توانایی همیشگی آنها در ایجاد خلاقیت در زندگی خود از طریق موسیقی.

یادگیری موسیقی

بنابراین روشن است که موسیقی در مورد یادگیری کودکان، نه لزوما فقط از لحاظ هوش، بلکه همچنین از لحاظ شرایط توسعه فیزیکی و رفاه اجتماعی آنها می‌تواند نقش مهمی ایفا کند.

تحقیق همچنین نشان می دهد که چگونه یادگیری موسیقی می تواند به کودکان کمک کند تا خود را اعمال کنند، و همچنین حمایت از فرآیندهای درگیر در کار گروهی و قدردانی از کار در جهت اهداف مشترک.

تحقیقات همچنین نشان می‌دهد که یادگیری موسیقی چطور می‌تواند به کودکان کمک کند تا خود را اعمال کنند؛ یافته‌ها همچنین از فرآیندهای درگیر در کار گروهی و قدردانی از فعالیت در جهت اهداف مشترک نیز حمایت می‌کنند.

ارزش‌گذاری آموزش موسیقی، در پرورش توسعه این توانایی‌ها، مهارت‌ها و ذهنیت‌هاست. به همین دلیل است که توسعه فرهنگ خلاقیت و یادگیری موسیقی در مدارس، باید بخش مهمی از زندگی کودکان باشد.

تدریس خصوصی - بهار اندیشه...
ما را در سایت تدریس خصوصی - بهار اندیشه دنبال می کنید

برچسب : آموزش موسیقی, نویسنده : محیا یوسفی bahareandishee بازدید : 240 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 17:56

ایده‌های پرطرفدار مانند «اثر موتزارت» (این ایده که گوش دادن به موسیقی کلاسیک هوش را افزایش می‌دهد)، این باور را تقویت می‌کند که «موسیقی شما را باهوش‌تر می‌کند».

علاقه به رابطه میان استعداد موسیقیایی بر توانایی و هوش، مدت‌هاست که وجود دارد. اما علی رغم اینکه این باورها بسیار همه‌گیر شده‌اند، هنوز هیچ مدرک قطعی وجود ندارد که ثابت کند گوش دادن به نوع خاصی از موسیقی واقعا می‌تواند هوش شما را بهبود بخشد.

در سال 1974، دزموند سرجنت (Desmond Sergeant) و جیلیان تچر (Gillian Thatcher)، پژوهشگران موسیقی، گفتند: و واژه‌ی «ظاهرا»، در اینجا یک کلمه کلیدی است، زیرا شواهد در مورد گوش دادن به موسیقی به خودی خود درهم هستند. تحقیقات نشان داده است که گوش دادن به موسیقی موجب بهبود در برخی از انواع وظایف ذهنی می‌شود. اما این وظایف به طور خاص بهبودی‌های کوتاه مدتی شامل مهارت‌های «منطق فکری-زمانی» مثل پازل حل کردن هستند.

گوش دادن در مقابل نواختن

اما درست است که گوش دادن به موسیقی خوب است، اما نواختن چطور؟ تحقیقاتی که در مورد امکان یا چگونگی تاثیر نواختن موسیقی بر روی هوش متمرکز هستند، اغلب به بررسی این موضوع می‌پردازند که چگونه یادگیری در یک زمینه می‌تواند منجر به بهبود در زمینه‌های دیگر شود؛ ایده‌ای که به عنوان «اثرات انتقال» شناخته می‌شود.

طبق این ایده، یادگیری نواختن ویولن یا درامز می‌تواند به کودکان در بهتر صحبت کردن و یا بهتر انجام دادن یک پروژه علمی کمک کند و این دلیل است که بعضی از والدین فرزندان خود را تشویق می‌کنند تا نواختن یک ساز را یاد بگیرند، چراکه باور دارند که موسیقی به طریقی آنها را باهوش‌تر می‌کند.

در حالی که برخی مطالعات نشان داده‌اند که تمرین‌های موسیقی چطور می‌توانند موجب توسعه مغز شوند و پیشرفت‌ در مهارت‌های حرکتی کوچک و هوش عمومی به آموزش موسیقی مرتبط است، اما بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که شواهد واقعی در حمایت از این ایده «اثرات انتقال» در حال حاضر محدود هستند.

اما با وجود این یافته‌ها، هنوز شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد یادگیری موسیقی سودمند است. با توجه به این موضوع و تجربه خود من به عنوان یک موسیقیدان حرفه‌ای (درامر)، معلم موسیقی و نوازنده، تصمیم گرفتم تا اثرات یادگیری ابزارهای موسیقی فردی را بر جنبه‌های توسعه شناختی و رفتاری بررسی کنم.

همچنین نگاهی هم به تأثیر بر توسعه «اجتماعی و عاطفی» داشتم که شامل تجارب، بیان و مدیریت احساسات کودک، و همچنین توانایی ایجاد روابط مثبت و رضایت‌بخش با دیگران است.

همه کودکان که در این مطالعه شرکت کردند، به صورت گروهی در کلاس موسیقی می‌گرفتند، اما نیمی از آنها همان سال تصمیم گرفته بودند برای اولین بار آموختن یک ساز را به صورت فردی آموزش ببینند.

نتایج نشان داد کودکانی که آموزش موسیقی به صورت انفرادی می‌دیدند، آگاهی بیشتری نسبت به هدف و نیروی خود در ارتباط با مهارت‌های حرکتی خود داشتند و همچنین «هوش سیال» (یعنی توانایی حل مسائل جدید، استفاده از منطق در شرایط جدید و شناسایی الگوها) آنها نیز بهبود یافت.

این نشان می‌دهد که یادگیری ابزار موسیقی، توسعه حس فیزیکی شخص در رابطه با چگونگی استفاده از اشیاء در جهان پیرامون و همچنین توسعه نوع خاصی از هوش که در حل مسئله مورد استفاده قرار می‌گیرد را افزایش می‌دهد.

موسیقی و توسعه اجتماعی

همچنین به عنوان بخشی از تحقیقاتم، می‌خواستم بدانم آیا والدین و معلمان نیز در طول سال تغییری در رفاه اجتماعی و عاطفی کودکان مشاهده کرده‌اند یا خیر. نتایج نشان داد که والدین و معلمان متوجه شدند کودکان و نوجوانانی که یادگیری یک ساز را انتخاب کرده بودند، نسبت به کسانی که فقط آموزش موسیقی را به صورت گروهی می‌دیدند کمتر مضطرب بودند.

همچنین به نظر می‌رسید این کودکان در مقایسه با کودکانی که فقط آموزش موسیقی گروهی می‌گرفتند، مشکلات خود را کمتر درونی می‌کردند.

این موضوع در پژوهش‌هایی که بر روی نوازندگان بالغ انجام داده ام نیز منعکس شده است، این افراد توضیح داده بودند که مهم‌ترین چیز در یادگیری موسیقی، "ساختارهای اجتماعی" بوده که بیشترین تاثیر را هم بر زندگی آنها گذاشته است؛ ساختار‌هایی شامل فرصت‌هایی برای سفر کردن، مبادلات فرهنگ در میان دوستانی که در سراسر جهان پیدا کرده‌اند و توانایی همیشگی آنها در ایجاد خلاقیت در زندگی خود از طریق موسیقی.

یادگیری موسیقی

بنابراین روشن است که موسیقی در مورد یادگیری کودکان، نه لزوما فقط از لحاظ هوش، بلکه همچنین از لحاظ شرایط توسعه فیزیکی و رفاه اجتماعی آنها می‌تواند نقش مهمی ایفا کند.

تحقیق همچنین نشان می دهد که چگونه یادگیری موسیقی می تواند به کودکان کمک کند تا خود را اعمال کنند، و همچنین حمایت از فرآیندهای درگیر در کار گروهی و قدردانی از کار در جهت اهداف مشترک.

تحقیقات همچنین نشان می‌دهد که یادگیری موسیقی چطور می‌تواند به کودکان کمک کند تا خود را اعمال کنند؛ یافته‌ها همچنین از فرآیندهای درگیر در کار گروهی و قدردانی از فعالیت در جهت اهداف مشترک نیز حمایت می‌کنند.

ارزش‌گذاری آموزش موسیقی، در پرورش توسعه این توانایی‌ها، مهارت‌ها و ذهنیت‌هاست. به همین دلیل است که توسعه فرهنگ خلاقیت و یادگیری موسیقی در مدارس، باید بخش مهمی از زندگی کودکان باشد.

تدریس خصوصی - بهار اندیشه...
ما را در سایت تدریس خصوصی - بهار اندیشه دنبال می کنید

برچسب : آموزش موسیقی, نویسنده : محیا یوسفی bahareandishee بازدید : 225 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 17:56

در ادامه مطلب قبل در اینجا به دیگر مزایای آموزش موسیقی و تاثیر آن بر رشد و پیشرفت کودکان میپردازیم:

کلاس موسیقی

مهارت‌های مکانی و زمانی

تحقیقات همچنین موفق به یافتن یک رابطه عالی بین موسیقی و اطلاعات مکانی و فضایی شده است؛ به این معنی که درک موسیقی می‌تواند به کودکان کمک کند تا عناصر مختلفی را که باید با هم باشند را تجسم می کنند، درست مثل کاری که هنگام حل مسائل ریاضی انجام می‌دهند.

پروت که در تاسیس انجمن هنرهای نمایشی کمک کرده است توضیح می دهد :«ما داده‌های بسیار موثقی داریم که آموزش موسیقی یقینا می‌تواند مهارت‌های مکانی و زمانی را در کودکان در طول زمان بهبود بخشد». این مهارت ها در حل مسائل چند گانه‌ای که در معماری، مهندسی، ریاضی، هنر، بازی و مخصوصا در کار با کامپیوتر امکان مواجه با آن وجود دارد، وراد صحنه می‌شوند.

نمرات درسی بالاتر

مطالعه‌ای که در سال 2007 توسط کریستوفر جانسون (Christopher Johnson)، استاد آموزش موسیقی و موسیقی درمانی در دانشگاه کانزاس منتشر شد، نشان می‌دهد که نمره‌های دانش آموزان مقطع ابتدایی که در برنامه‌های آموزش عالی موسیقی شرکت دارند در مقایسه با مدارسی که برنامه‌های کم کیفیت موسیقی ارائه می‌دهند، صرف نظر از تفاوت‌های اجتماعی و اقتصادی در میان مدارس، در آزمون‌های استاندارد در درس انگلیسی 22 درصد و در ریاضی 20 درصد افزایش داشت. جانسون تمرکزی را که آموزش موسیقی استاندارد به آن نیاز دارد را مقایسه می‌کند.

مطالعات جانسون علاوه بر نتایج افزایش نمره آزمون، تأثیرات مثبتی را که آموزش موسیقی با کیفیت می‌تواند بر موفقیت یک کودک داشته باشد برجسته می‌کند. لوریزن این پدیده روانشناختی را در دو جمله توضیح می‌دهد: «مدارسی که برنامه های دقیق و با کیفیت و معلمان موسیقی و هنر خوب دارند، احتمالا در زمینه‌های دیگر نیز از معلم‌های خوب بهره می‌گیرند. اگر در محیطی باشید که اکثر مردم خلاق، باهوش و شاد هستند و فعالیت‌های جذاب و خلاقانه انجام می‌دهند، حتی افرادی که این کارها را انجام نمی دهند، تمایل پیدا می کنند که بهتر عمل کنند».

و البته همه چیز اینجا تمام نمی‌شود: آموزش موسیقی در کنار بهبود عملکرد بهتر وظایفی که نیاز به تمرکز دارند، می‌تواند به افزایش حافظه نیز کمک کند. پروت می‌گوید: «آموزش رسمی موسیقی، با دیگر توانایی‌های شناختی مانند مهارت‌های یادآوری کلامی همراه است. افرادی که آموزش موسیقی رسمی می‌بینند، در یادآوری اطلاعات کلامی ذخیره شده در حافظه بسیار خوب عمل می‌کنند».

دنیای موسیقی

موسیقی می‌تواند توانایی‌های کودک شما را در یادگیری و سایر کارهای غیرموسیقایی بهبود بخشد، اما مهم است که بدانیم موسیقی به تنهایی و خودبه خود عمل نمی‌کند. همانطور که پروت توضیح می‌دهد، زمانی می توانید از اکثر مزایای ذاتی آموزش موسیقی بهره ببرید که نظم و انضباط داشته باشید، یک مهارت جدید یاد بگیرید، بخشی از دنیای موسیقی باشید، عملکرد خود را مدیریت کنید، بخشی از چیزی باشید که بتوانید به آن افتخار کنید و حتی با معلمی سروکله بزنید که خیلی عالی نیست.

پروت می‌گوید: "مهم نیست که چقدر تاکید کنیم که موسیقی چقدر شما را باهوش‌تر می‌کند. اولین کاری که موسیقی می کند این است که باعث می‌شود بچه‌های شما شاد و خوشحال باشند و بعد از این است که هوش آنها را افزایش می‌دهد. موسیقی اشتیاق کودک شما را برای چیزهایی که شما و اطرافیانش را خوشحال می‌کنند توقیت می‌کند».

گرچه والدین ممکن است امیدوار باشند که ثبت نام کردن فرزندشان در یک کلاس موسیقی ، یک دانش‌آموز بهتر از آنها خواهد ساخت، اما دلیل اصلی برای آموزش موسیقی فرزندتان باید این باشد که به آنها کمک کند بیشتر در دنیای موسیقی باشند، که به تمام جنبه های موسیقی و فرآیند یادگیری یک ساز یا یادگیری آواز احترام بگذارند، که به خودی خود قابل ستایش است.

راسموسن می گوید :« موسیقی آنقدر مزایای بی‌شماری دارد که ما نمی‌دانیم. موسیقی به خاطر موسیقی است. مزیت آموزش موسیقی برای من این است که موسیقی داشته باشیم. موسیقی به شما درک بهتری از خودتان می‌دهد. وقتی با موسیقی درگیر هستید، افق زمانی بالاتر می‌رود. درک شما از هنر و جهان، و اینگه در مورد خودتان چطور فکر کنید و خودتان را چطور بیان کنید، فزونی پیدا می‌کند».

 
تدریس خصوصی - بهار اندیشه...
ما را در سایت تدریس خصوصی - بهار اندیشه دنبال می کنید

برچسب : کلاس موسیقی, نویسنده : محیا یوسفی bahareandishee بازدید : 241 تاريخ : چهارشنبه 17 آبان 1396 ساعت: 14:53

چه فرزند شما بخواهد در آینده تبدیل به یک خواننده مشهور شود و یا فقط بخواهد برای دل خودش بخواند، در هر صورت با دیدن آموزش آکادمیک موسیقی ضرر نمی‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که یادگیری نت‌های موسیقی، خیلی بیشتر از یادگیری الفبای ساده در پیشرفت بچه‌ها تاثیر دارد.

آموزش موسیقی

فراتر از موسیقی

تحقیقات نشان داده است که یادگیری موسیقی، یادگیری موضوعات دیگر را آسان و مهارت‌هایی که کودکان در بخش‌های دیگر استفاده می‌کنند را تقویت می‌کند. مری لوریزن (Mary Luehrisen)، مدیر اجرایی انجمن ملی بازرگانان موسیقی (NAMM)، یک انجمن غیر انتفاعی که مزایای موسیقی سازی را ترویج می‌کند، می گوید: «یک تجربه غنی از موسیقی برای کودکان که شامل آواز خواندن، گوش دادن و رقصیدن است، یک مزیت بسیار جدی برای کودکان در پیشرفت بیشتر در یادگیری رسمی‌تر خواهد بود. واقعا باعث سوددهی بسیار جدی برای کودکان می شود.»

ساخت موسیقی فراتر از صدا یا ساز زدن است؛ کودکی که می‌خواهد موسیقی یاد بگیرد باید مجموعه‌ای از مهارت‌های متعدد را، اغلب به طور همزمان کسب کند.

مثلا به نقل از کنت گیلمارتین (Kenneth Guilmartin)، یکی از موسسین «موسیقی با هم» (برنامه‌ای با هدف توسعه موسیقی برای کودکان از طریق مهد کودک‌هایی که با والدین در کلاس‌های درس تعامل دارند): «افراد از گوش و چشم و عضلات کوچک و بزرگ دیگر نیز استفاده می‌کنند».

گیلمارتین می‌گوید: «یادگیری موسیقی، از تمام یادگیری‌ها پشتیبانی می‌کند. نه این که یادگیری قطعات موتزارت شما را باهوش‌تر می‌کند، بلکه در واقع موسیقی یک فعالیت بسیار سرگرم‌کننده و تحریک‌کننده و یکپارچه است».

یادگیری زبان

لوریزن می‌گوید: «وقتی به بچه‌های دو تا نه ساله نگاه می‌کنید، یکی از پیشرفت‌های یادگیری موسیقی را می توان در توسعه زبان‌اموزی مشاهده کرد که در این مرحله بسیار مهم است». کودکان برای دسترسی به صداها و کلمات آمادگی دارند و آموزش موسیقی به آنها کمک می‌کند تا این توانایی‌های طبیعی را افزایش دهد. او می‌گوید: «بزرگ شدن در یک محیط غنی از موسیقی، اغلب برای توسعه زبان کودکان مفید است». اما لئوریسن در ادامه می افزاید که این ظرفیت‌های ذاتی باید "تقویت شوند، تمرین داده شوند، مورد تقدیر قرار بگیرند» که اینکار می‌تواند در خانه یا در کلاس موسیقی یا یک محیط آموزشی رسمی موسیقی انجام شود.

با توجه به کارگاه آموزشی کودکان (Children’s Music Workshop)، تأثیر آموزش موسیقی بر توسعه زبان‌آموزی را می‌توان در مغز مشاهده کرد. به ادعای این گروه: «مطالعات اخیر به وضوح نشان داده است که آموزش موسیقی، به طور فیزیکی بخشی از سمت چپ مغز را که با پردازش زبان درگیر است توسعه می دهد و در واقع می‌تواند مدارهای مغز را به روش‌های خاصی به هم متصل کند. پیوند دادن آهنگ‌های آشنا با اطلاعات جدید همچنین می‌تواند اطلاعات را در ذهن کودکان تثبیت کند».

این رابطه بین موسیقی و توسعه زبان از نظر اجتماعی نیز برای کودکان بسیار سودمند است. دکتر کایل پروت (Kyle Pruett)، استاد بالینی روانپزشکی کودکان در دانشکده پزشکی ییل و موسیقیدان می‌گوید: «توسعه زبان در طول زمان، موجب تقویت بخش هایی از مغز می‌شود که به فرایند موسیقی کمک می‌کند. مهارت زبانی، ریشه مهارت‌های اجتماعی است. تجربه موسیقی، ظرفیت‌های مهارت زبانی را تقویت می‌کند».

افزایش آی-کیو ( IQ)

ای گلن شلنبرگ (E. Glenn Schellenberg) طی مطالعه‌ای که در دانشگاه تورنتو در می‌سی‌ساگا انجام داد که یافته‌های آن در سال 2004 در نشریه علوم روانشناسی منتشر شد، دریافت که ضریب هوشی بچه‌های شش ساله‌ای که هر هفته درس پیانو و آواز می‌گرفتند کمی افزایش داشت. در آزمایش شلنبرگ، یک گروه ده نفره از بچه‌های شش ساله، کلاس پیانو و آواز داشتند، گروه دوم، کلاس تئاتر (برای اینکه مشخص شود آیا قرار گرفتن در معرض هنر به طور کلی باعث افزایش ضریب هوشی می‌شود و یا فقط موسیقی این اثر را دارد) و به گروه سوم هیچ آموزشی از هیچ نوعی داده نشد. ضریب هوشی بچه‌ها قبل از وارد شدن به مرحله اول، و سپس قبل از وارد شدن به مرحله دوم سنجیده شد.

به طرز شگفت‌انگیزی، کودکانی که در طول سال تحصیلی آموزش موسیقی دیده بودند، به طور میانگین سه امتیاز بالاتر از سایر گروه‌ها در ضریب هوشی خود داشتند. IQ گروه تئاتر به اندازه گروه موسیقی افزایش نیافت، اما رفتارهای اجتماعی آنها نسبت به گروه موسیقی بیشتر شد.

کار کردن بیشتر مغز

تحقیقات نشان می‌دهد که مغز موسیقیدانان، متفاوت از کسانی که با موسیقی سروکار ندارند کار می‌کند. دکتر اریک راسومسن، رئیس بخش «موسیقی از دوران کودکی» در برنامه آمادگی پیبادی (Peabody) دانشگاه جان هاپکینز، جایی که او یک برنامه آموزشی تخصصی برای کودکان دو ماهه تا نه ساله را آموزش می‌دهد، می‌گوید: «تحقیقات خوبی در زمینه علوم اعصاب انجام شده که نشان می دهد کودکانی که با موسیقی درگیر هستند، فعالیت‌های عصبی بیشتری نسبت به افرادی که آموزش موسیقی نمی‌بینند دارند. وقتی شما موسیقیدان باشید و یک ساز هم بزنید، باید از مغزتان بیشتر استفاده کنید».

درواقع نتایج مطالعه‌ای که به رهبری الن وینر (Ellen Winner)، استاد روانشناسی کالج بوستون و گاتفریید شلو (Gottfried Schlau)، استاد پزشکی اعصاب در مرکز پزشکی دیکانس (Deaconess) و دانشکده پزشکی هاروارد انجام شد نشان دهنده‌ی تغییراتی را تصاویر مغز کودکانی است که طی مدت 15 ماه از به طور هفتگی آموزش و تمرین موسیقی داشتند. طبق یافته‌های بنیاد دانا (Dana)، سازمان خصوصی بشردوستانه که از تحقیقات مغز پشتیبانی می کند، دانش‌آموزانی که در این مطلعه آموزش موسیقی می‌دیدند، می‌توانستند به خوبی صداها را از هم تمیز دهند، و تصویربرداری مغز آنها نشان می‌داد که شبکه‌هایی در مغز که با این توانایی‌ها مرتبط هستند تغییر کرده‌اند.

 
تدریس خصوصی - بهار اندیشه...
ما را در سایت تدریس خصوصی - بهار اندیشه دنبال می کنید

برچسب : آموزش موسیقی, نویسنده : محیا یوسفی bahareandishee بازدید : 231 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 12:30